و این تاریخ مصادف است با حکومت سلطان حسین، آخرین پادشاه دودمان صفوی. در بی کفایتی سلطان حسین شکی نیست ولی مادر او، زنی با نفوذ و فعال بود که خدمات زیادی را در آخرین سالهای دوره صفوی انجام داد و تعداد زیادی از آثار ستایش برانگیز اصفهان نام مادر شاه را یدک میکشند که مقصود همه آنها مادر شاه سلطان حسین است که تا حدی جور خوشگذرانیهای پسرش را میکشید.
آخرین بنای صفوی
البته سلطان حسین، خود فردی مذهبی بود و قبل از به سلطنت رسیدن به او ملا حسین هم میگفتند، به همین جهت توجه ویژهای به این مسجد داشته و هنوز هم حجرهای به نام سلطان حسین در این مدرسه وجود دارد که شاه گاهی در آن جلوس و تدریس میکرده یا هنگام سرکشی به مدرسه در آن اقامت میکرده.
این بنا آخرین بنای با شکوهی است که از صفویه به جای مانده و ما توصیه میکنیم که به عنوان آخرین بنای اصفهان از آن دیدن کنید تا طعم شیرین کاشی کاریهای فوق العادهی این مسجد زیر زبان شما بماند. خیلی از گردشگران خارجی بعد از بازدید از این مدرسه آن را دلچسبترین اثری که در اصفهان دیدهاند یاد میکنند و از کلماتی مثل اعجاب انگیز و حیرت آور برای توصیف آن استفاده کردهاند.
دلایل جذابیت مدرسه چهارباغ
اما دلیل اصلی این موضوع را میتوان در دو نکته جستوجو کرد، اول آنکه این بنا کارکرد قبلی خود را حفظ کرده است درست است که نامش را عوض کردهاند و امروزه با نام حوزه علمیه امام صادق فعالیت میکند اما هنوز هم در آن دروس دینی تدریس میشود و روحانیون با همان لباسهای چند صد سال قبل در حال رفت و آمد هستند و به درس و مباحثه مشغول اند و حتی دروسی که مطالعه میکنند هم همان است که در دوره صفوی اولین استاد این مدرسه یعنی آقاجمال الدین خوانساری به تدریس آن میپرداخته است. مورد دوم اینکه مدرسهی چهار باغ از لحاظ کاشیکاری شاخص و ویژه است و انواع مختلف این فن را مانند کاشی هفت رنگ، معرق، گره چینی، پیلی و معقلی را در خود جای داده و در حقیقت موزهی کاشیکاری اصفهان به شمار میرود.
نالایق ترین پادشاه صفوی مرد مهربانی بود و این مهربانی را برای طلاب مدرسه چهارباغ چند برابر روا میداشت! طلاب مدرسه سلطانی یا مدرسه چهارباغ درحدود سه ونیم برابر سایر مدارس مقرری داشتهاند.
آنان از مزایای دیگری نیز بهرهمند بودند؛ سلطان حسین موقوفات جداگانهای وقف مدرسه کرد تا مخارج درمان اهل مدرسه سلطانی از محل درآمدهای آن تأمین شود، یکی از پزشکان حاذق دربار را نیز به خدمت طلاب و مدرّس اختصاص داد. شاه به تأمین مایحتاج محصلان مدرسه اهتمامی ویژه داشت. بانوی بنیان گذار مدرسه نیز به همراه گروهی از زنان هفتهای یک بار به مدرسه میآمد، لباسهای چرک ساکنان مدرسه را جمع میکرد و به جای آن لباس تمیز میآورد. شام و ناهار طلاب نیزگاه از آشپزخانه خاصه فراهم میشد. بیجهت نیست که گفتهاند آسایش اهل مدرسه سلطانی چندان بود که اغلب موجب خوش گذرانی و کاهلی آنان میشد.